This week I have been a really naughty slave…
I just made so much trouble
And of course I was penalized for each of them
This week I was humiliated more than all this time that I have been serving my master.
And I better understood that I am nothing I have no control over even the smallest things in my behavior
Well I just love to understand this fact more and more with every cell in my body and to accept that against the master’s domination I have no choice.
I m nothing
I don’t exist
But I just didn’t like to understand it this way
I mean at the price of master’s anger
I made him furious
My great master hates irresponsibility
And I have been irresponsible several times in the past few days
I deserved what I faced and of course what I faced was much more less than what I did wrong
In the past few days
I wasn’t allowed to use the bath room once for 10 hours and once for more than 24 hours. It was really hard
I was tied up for 2 hours in the bath room I was standing 1 hour and 30 minutes of that and I was thinking … I wish I didn’t do it and how humble I am
I had to be under cold shower for 5 minutes and I really couldn’t breathe… and I was thinking what useless and irresponsible slave I am
And until 2 p.m tomorrow I am not allowed to drink any kind of liquids which is around 17 18 hours
It’s hard
But I know I should be treated this way so that I learn how to do my responsibilities correctly and punctually and to be a good pet for the master
این هفته خیلی برده ی بدی بودم
خیلی درد سر درست کردم
و البته تاوانشم دادم
بیشتر از تمام این مدتی که افتخار بردگی ارباب را داشتم تحقیر شدم
بیشتر از همیشه فهمیدم که هیچی نیستم هیچ کنترلی روی کوچکترین رفتارهام ندارم
و البته این رو دوست دارم که بیشتر و بیشتر با تک تک سلول های بدنم این واقعیت را بفهمم و قبول کنم که در برابر اختیار تام ارباب بی اختیارم
و البته این رو دوست دارم که بیشتر و بیشتر با تک تک سلول های بدنم این واقعیت را بفهمم و قبول کنم که در برابر اختیار تام ارباب بی اختیارم
هیچم
نیستم!
ولی دوست ندارم این گونه این را بفهمم
منظورم به قیمت ناراحتیه اربابه...
خیلی عصبانیش کردم...
ارباب از بی مسولیتی بدشون میاد...
و من این کار رو این چند روز بارها وبارها انجام دادم
مستحق اون چه که باهاش مواجه شدم بودم و البته خیلی کمتر از اون چیزی بود که باید در برابر کارم میدیدم...
توی چند روز گذشته
2 بار از دستشوی یه بار حدود 10 ساعت و یه بار بیشتر از 24 ساعت محروم شدم واقعا سخت بود
یه بار حدود 2 ساعت توی دستشویی حبس شدم و 1 ساعت و 30 دقیقه از اون رو ایستاده بودم.. و به این فکر می کردم که کاش اون کارارو نکرده بودم..و چقدر حقیر رو کوچکم..
به مدت 5 دقیقه زیر دوش سرد به سختی نفس کشیدم... و به این فکر کردم که چقدر برده ی بی مصرفیم چقدر بی مسولیتم
و البته تا ساعت 2 فردا حق نوشیدن مایعات ندارم که البته میشه حدود 17 18 ساعت
سخته
ولی میدونم که باید باهام اینطوری رفتار شه شاید که یاد بگیرم چطوری درست و به موقع وظایفمو رو انجام بدمو سگه خوبی برای ارباب باشم